سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

بعد از مدت ها اومدم بنویسم.

از روزهای خوبی که تک تک لحظه هاشو دوست دارم.

از روزهایی که هر لحظه اش تجربیات جدیده.

از روزهایی که یه دفعه به خودت که میای میبینی چقد بزرگ شدی!

از روزهایی که دائما با خودت عهدهای جدید میبیندی!

روزهایی که دیگه فقط مال تو نیست و با یک هم نفس دیگه تقسیمش کردی!

نمیدونم چه حکمتیه که قبل از اینکه بخوام بنویسم صدها جمله توی ذهنم رژه میرن و دائما میخوان یه جایی ثبت بشن اما همین که شروع به ثبتشون میکنم فرار میکنن و از ذهنم میپرم.

بگذریم.....

امسال هم مثل چندسال اخیر روز تولدم اتفافاقات خوبی افتاد و سالروز تولدم را برام خاطره انگیز کرد .البته امسال با چند سال قبل خیلی تفاوت داشت  که باعث شد دوست داشتنی تر و خاطره انگیز تر از سال های قبل بشه.

امسال تولدم روبروی گنبد طلای امام رضا بود و اولین و قشنگترین  کادوی تولدم را از دست همسر عزیزم گرفتم.

امسال با کاروان دانشجویی دانشگاه رفتیم که همگی سال اول زندگی مشترکشون بود.کاروانی پر از عروس داماد تازه:).همه چیز خیلی خوب و به یادموندنی بود.


پی نوشت1:ایشالا قسمت همتون بشه:)

پی نوشت2:یه عالمه از حرم عکس گرفتیم اما همش روی گوشی همسر محترمه که اگه یه روز وقت شد میذارم.بعدا نوشت:اینم عکسا:)

حرم

 

حرم

 

 

 


پی نوشت 3:تشکر ویژه از همه دوستانی که تولدمو تبریک گفتند:)

پی نوشت 4:سکرته:)


 


[ سه شنبه 94/11/20 ] [ 11:6 صبح ] [ بلای آسمونی ]
درباره وبلاگ
موضوعات وب
امکانات وب

بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 84487