• وبلاگ : آسمون ريسمون
  • يادداشت : آسمون ريسموني کودکانه:)
  • نظرات : 1 خصوصي ، 30 عمومي
  • پارسي يار : 6 علاقه ، 3 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    با سلام دوستان عزيز خواهشا وبسات ما را با نام جهاد دانشگاهي استان البرز www.jdalborz.irلينک نماييد و اطلاع دهيد تا شما هم لينک شويد ((داراي رتبه 5 گوگل))

    با لينک وبسايت ما علاوه بر افزايش پيج رنک گوگل براي خود و ما آمار بازديد شما هم چند برابر مي شود

    با تشکر و به اميد وقت گذاشتن براي دوستتان

    دوست قديمي شما 

    مدير وبلاگ امروز براي امروزي ها

    سلام
    همينک که درحال نظردهي در آسمون ريسمونن هستم يه خربزه خوردم که مزه خيار ميداد
    بابالنگ دراز؟!
    جودي ابوت؟!
    بام؟شيبدار؟....پس من چي؟
    پاسخ

    سلام..نوش جانتان خربزه خياري:)شما تو ليست شخصيت هاي کودکي ما نبوديد:)ممنون از حضورتان

    سلام

    اين يک دعوتنامه است

    نامه اي که ننوشتيد

    نقدي بر نامه ي دختر امام به رهبر انقلاب

    منتظر نظر شما هستم

    يا علي

    پاسخ

    سلام:)
    سلام دوخدرم:)
    پاسخ

    سلام مامان مهربونم:)آپ نکردم..ببخشين:)
    عجب تخيّـلي...
    خيلي قشنگ بود محبوبه جونم:)

    پاسخ

    سلام:)ممنونم :)ممنون از حضورت:)
    سلام
    خيلي قشنگ بود...چه خواب توپي بوده..
    آخي بميرم برا پترس بيچاره هنوز انقد مظلومه:دي
    آنه هم حتما تا الان رفته دانشگاه نه کالج مالج خودشون يحتمل موهاشو هاي لايت کرده:دي
    پاسخ

    سلام:)به قول خودت قشنگ خوندي:)...يحتمل همينطوره که ميگي:)..خواب هاي مارا دنبال کنيد تا حدسياتتان به يقين منجر شود..باتشکر:)
    سلام
    زيبابود....ممنون
    به منم سري بزنيد
    پاسخ

    سلام..ممنون:)
    ميگم پ سرندي پيتي کجاس؟
    پاسخ

    من که همه را يادم نمونده بود..خوابم هم سريالي نبود:)سراغ اونم نگرفتم:)ممنون از حضورت:)


    اي جااااااااااااااااااااااااانم

    سلام عزيزم

    چقدر قشنگ بود،چقدر رفتيم به دوره ي قشنگ کودکي هامون ...

    خيلي خيلي ممنونم

    فقط يه کمي ناراحت شدم

    ميدوني چرا؟؟

    حدس بزن؟؟

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    چون ژآله و گلدونش نبودن،از همون اول دلم هواشو کرده بود،هر چي گشتم پيداش نکردم ...خبر خاصي ازش نداري ؟؟

    دي ...

    دعاکن براي ما خواهر خوب و عزيزم

    پاسخ

    سلام آبجي:)ممنونم:)خوشحالم که خوشت اومده..آآآآخ راست ميگيا..نه اصلا يادم نبود ازشونسراغ بگيرم..ايشالله خواببعدي:دي...چقدر من شخصيت هاي کودکي را يادم رفته بود..تو نظرات يکي يکي دوستان يادآوري کردن:)..محتاجيم به دعا:)ممنون از حضورت:)
    ههههه جودي ابوت هم که با بابالنگ درازه خوب و خوش داره زندگي ميکنه:)

    يني عاشق قالب وبلاگتم:)
    پاسخ

    تو ازشون خبر گرفتي؟:)خب پس خداراشکر:)قالب وبلاگم هم عاشق توئه:)

    سلام

    چه بامزه نوشتي:)

    اکرم و امين کجان ؟ خوشبخت شدن ؟ :دي
    حالا واقعني خواب ديدي يا ساخته ذهنته ؟

    پاسخ

    سلام:)نتونستم خبري ازشون بگيرم..زود از خواب بيدار شدم:)نه بابا خواب کجا بود..خوددرگيري هاي خودمه که پستش کردم:)
    سلام
    زيباع بود تشکر
    نخ سوزن تسوير عالي بود

    پاسخ

    سلام..ممنونم:)

    چوپان دروغگو هم بالاخره خوشبخت شد :دي

    انشرلي هم که احتمالا تاالان مادربزرگ شده.....

    خيلي قشنگ بود ابجي .....

    پاسخ

    آره خداراشکر:)نميدونم،ازش خبر ندارم:)ممنون خواهري:)
    سلام جخري
    چه خواب بامزه اي :) ارزش افتادن از رو تختت رو داشت
    پاسخ

    :دي..سلام..خواب فانتزي بود ديگه:)
    هادي و هدي خوب بودن؟
    اکرم و امين هم حتما الان بزرگ شده بودن و دانشگاه مي رفتن...
    راسي خان بابا هنوز زنده بود؟:)
    دوخدرم چقد گفتم پرخوري نکن !
    پاسخ

    آآآآخ اينا را يادم رفت:(وقتي مامان حواسش به دخترش نباشه همين ميشه ديگه:)
       1   2      >