شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ بي اعصاب ترين شاعر دنيا
.
.
تو غلط ميکني اين گونه دل از ما ببري ،
سر خود آينه را غرق تماشا ببري ،
مرده شور من ِ عاشق که تو را ميخواهم ،
گور باباي دلي را که به اغوا ببري ،
چه کسي داد اجازه که کني مجنونم؟
به چه حقي مثلا شهرت ليلا ببري؟
به من اصلا چه که مهتابي و موي تو بلند ؟
چه کسي گفته مرا تا شب يلدا ببري ؟
بخورد توي سرم پيک سلامت بادت !
آه از دست شرابي که تو بالا ببري !

خطا در آدرس عکس
کبک کوهي خرامان ، سر جايت بتمرگ !/ هي نخواه اينهمه صياد به صحرا ببري ،// آخرين بار ِ تو باشد که ميايي در خواب !/ بعد از اين پلک نبندم که به رويا ببري !// لعنتي ، عمر مگر از سر راه آوردم ؟/که همه وعده ي امروز به فردا ببري ؟// اين غزل مال تو ، وردار و از اينجا گم شو !/ به درک با خودت آن را نبري يا ببري
محشر بود
والا
عالي بودااا
به زمين و زمان هم بد گفته. بيچاره كبك كوهي خرامان
*مهاجر*
شهد و شيرين غزلي بود ،حقيقت ،والا / روده بر ميکند از خنده و دارد خطري
*diafeh*
خخخخخخخخخخخخخخ عااالللللييي
چه همه خوششون اومد
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top